کد مطلب:173148 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139

اهمیت ذکر مصائب
تجدید خاطرات تأثرآور حماسه ی كربلا، روح را لطیف كرده و احساسات را تهییج می كند و بهترین محرك عزاداران به تبعیت از آن شهید برای مجاهدت در راه خدا است.

انگیزه ی بسیاری از نهضت شیعه، وجود همین سوگواری ممتد بر فاجعه ی كربلا در هر محرم و یاد


حماسه و استقامت امام حسین علیه السلام و اصحابش در راه احیای حق و حقیقت بوده است.

بنابراین گریستن بر مصایب امام حسین علیه السلام در بعد مبارزاتی یك جنگ عاطفی است و هم چنین می تواند عامل تحولات بزرگ اجتماعی و تقویت روحیه و شجاعت افراد باشد.

امام خمینی قدس سره فرمود:

ما ملت گریه ی سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم كه با همین اشك ها سیلی جریان می دهیم و سدهایی را كه در مقابل اسلام ایستاده است خرد می كنیم.

امام حسین علیه السلام روشنگری بود كه ناله های در گلو شكسته و ضجه های در خون نشسته مردم مؤمن را در عصر اختناق اموی تبدیل به فریاد كرد و آن چه را كه حتی برخی چهره های سیاسی و معروف آن دوران تصورش را نمی كردند با قاطعیت فرمود.

پیوند گسست ناپذیر مردم با چنین امامی از طریق سوگواری بر آن حضرت تداوم و استحكام می یابد.

حضرت علی علیه السلام فرمود: قلوب الرجال وحشیة فمن تألفها أقبلت علیه؛ [1] ارواح و قلوب را با یكدیگر سنخیتی است كه به اصل همه ی آن ها باز می گردد. و چون در جمعی به سوگ می نشینند و برای حادثه ای توأم با حماسه و فداكاری می گریند، این روان ها به هم رسیده ریشه های خویش را می یابند، سوز و گداز خود را لمس می كنند، شعله های عشق می افزوند، ذوب می گردند و یكی می شوند.

اشك آن بزرگان بر معرفتی استوار بود كه نسبت به سالار شهیدان داشتند و از ستمی كه به ناحق بر او و یارانش رفته ناراحت و آزرده بودند.

هم چنین بر حسب اصل تولی، نسبت به این خاندان و از جمله امام حسین علیه السلام ارادت می ورزیدند، چنین محبتی ایجاب می كند كه آنان در مجالس ذكر مصائب و سرگذشت آن حضرت حضور یابند، یا در برپایی این گونه محافل بكوشند و بر اثر چنین تذكری سیل اشك بر گونه ها روانه سازند.

علاوه بر این دو انگیزه ی درونی عالمان شیعه همواره متوجه روایات و احادیثی بودند كه شیعیان را به تشكیل مجالس سوگواری و گریه بر سیدالشهداء ترغیب و تشویق می كنند.

اندوهی كه از مصائب كربلا در دل دوستان اهل بیت به وجود آمده و موجب شده علمای بزرگ در این جهت اهتمام ورزند.

سوگواری و گریستن، حلقه معنوی به وجود می آورد كه قلوب شیعیان را به یكدیگر متصل كرده و سپس همه ی روان های محزون را با روح بلند و تابناك آن شهید مظلوم پیوند می زند و محبت او را در دل ها جایگزین می كند.

گریه ها از یك طرف جویباری را تشكیل می دهند كه صفا و صمیمیت و محبت را در میان شیعیان پدید می آورده و بعد به سوی اقیانوس بی پایان رحمت و مغفرت پروردگار جاری می شود و از سوی دیگر،


می تواند سیلی را پدید آورد كه بساط ظلم و استبداد را در هم نوردیده و كاخ ظلم و ستم را ویران سازد.

عزاداری برای سالار شهیدان و گریستن بر امامی كه همراه با یاران وفادار خود عاشقانه جهت زنده نگاه داشتن آیین حق با ستمگران عصر به مبارزه برخاست و پرده از سیمای كریه دستگاه فاسد بنی امیه برافكند، وظیفه تمامی مسلمانان است و حركتی است اسلامی كه ناشی از وابستگی و پیوستگی شیعیان با اهداف ائمه علیهم السلام می باشد.

واقعه ی كربلا چون مشعلی فروزان در سراسر تاریخ، روشنی بخش راه انسان های مشتاق حق و تشنه ی معروف است، لذا سر تأكید ائمه معصومین و علما بر تشكیل مجالس عزای حسین و توصیه و تشویق بر اقامه ی مجالس عزاداری، در خور تدبر و دقت است.

شیعیان درگذر تاریخ پر فراز و نشیب، یاد عاشورا را زنده نگاه داشتند تا به سفارش مؤكد ائمه علیهم السلام جامه ی عمل بپوشانند.

امام حسین علیه السلام، علاوه بر شایستگی های ذاتی، از شرافت نسبی و خانوادگی برخودار بوده و در راه هدفی پاك باانگیزه ای خالصانه و الهی قیام نموده و مرگ با عزت و شر را از ظلم پذیری برتر دانست.

چنین انسانی با عظمتی با آن عزت نفس و مقاومت در مقابل مصائب و ظلم ستیزی، شایسته تجلیل است و باید به یاد جانبازی های او مردم بر سر و سینه بزنند و بگریند.

اگر چنین امامی در قید حیات دنیوی بود، مردم از وجودش فیض می بردند و حال كه به شهادت رسیده و از حیات پر بركتش محرومند، پیروان او باید با سوگواری و عزاداری با حركت او همنوایی كنند.


[1] نهج البلاغه، كلمات قصار، ص 478، ش 50.